راز صدسالهٔ الماس فلورانسی فاش شد

در سال ۱۹۱۸، هنگامی که جنگ جهانی اول رو به پایان می‌رفت و امپراتوری اتریش-مجارستان در آستانهٔ فروپاشی قرار داشت، چارلز یکم (Charles I) ــ آخرین امپراتور این امپراتوری پهناور و یکی از اعضای برجستهٔ دودمان هاپسبرگ (Habsburg) ــ بیش از هر زمان دیگری نشانه‌های نزدیک شدن زوال حکومت خود را حس می‌کرد. شرایط سیاسی و اجتماعی متزلزل، موج‌های انقلاب‌طلبانه در اروپا، و تهدیدهای در حال گسترش بلشویک‌ها و آنارشیست‌ها به روشنی نشان می‌داد که دوران امپراتوری به پایان رسیده است. در چنین شرایطی، چارلز که از آینده‌ای نامطمئن نگران بود، تصمیم گرفت اقدامی عاجل برای حفاظت از دارایی‌های ارزشمند و تاریخی خاندانش انجام دهد.

راز صدسالهٔ الماس فلورانسی فاش شد چارلز یکم، آخرین امپراتور اتریش، و همسرش، امپرس زیتا، در مراسم تاجگذاری خود در سال ۱۹۱۶.

راز صدسالهٔ الماس فلورانسی فاش شد

تاریخچه صاحبان الماس فلورانسی

در میان گنجینه‌ها، گوهرهایی وجود داشت که نسل‌ها در مالکیت هابسبورگ‌ها بود. یکی از چشمگیرترین این جواهرات، الماس فلورانسی (Florentine Diamond) بود؛ سنگی ۱۳۷ قیراطی با تراش گلابی‌شکل و رنگ زرد ملایم که قرن‌ها پیش از آن در اختیار خاندان مدیچی (Medici)، فرمانروایان مشهور فلورانس، قرار داشت. این الماس به دلیل تاریخ طولانی، کمیابی و زیبایی فوق‌العاده‌اش از مشهورترین گوهرهای سلطنتی اروپا محسوب می‌شد. چارلز که خطر مصادره، غارت یا نابودی این جواهرات را کاملاً درک می‌کرد، دستور داد آن‌ها را به سوییس منتقل کنند تا در امنیت باقی بمانند.

راز صدسالهٔ الماس فلورانسی فاش شد

این الماس نه تنها به خاطر رنگ و اندازه‌اش، بلکه به خاطر مالکیتش که به خاندان مدیچی در قرن هفدهم ایتالیا برمی‌گردد، قابل توجه است.

 

اما پس از تبعید چارلز و خانواده‌اش در پایان جنگ، شایعه‌ای به سرعت در اروپا و سپس دنیا پخش شد: الماس فلورانسی ناپدید شده است. از آن پس، داستان‌های متعددی دربارهٔ سرنوشت این گوهر عجیب شکل گرفت. برخی باور داشتند که آن را دزدیده‌اند، برخی معتقد بودند تراش آن تغییر داده شده تا ناشناس بماند، و گروهی هم می‌گفتند اصلاً نابود شده است. این حدس و گمان‌ها آن‌قدر گسترده شد که حتی وارد سینما و ادبیات شد؛ برای مثال، داستان‌هایی مانند «The Imperfects» بخش‌هایی از روایت خود را بر پایهٔ همین ناپدید شدن استوار کردند.

اما حقیقت، برخلاف تمام این داستان‌ها، بسیار متفاوت و حتی ساده‌تر از آن چیزی بود که تصور می‌شد. نوادگان چارلز یکم در گفت‌وگویی جدید فاش کردند که الماس فلورانسی هرگز ناپدید نشده بود. در واقع، این گوهر از همان زمان فرار خانواده در خلال جنگ جهانی دوم، در یک صندوق امانات بانکی در کانادا نگه‌داری می‌شد؛ موضوعی که تنها عده‌ای بسیار محدود از آن آگاه بودند.

این راز تا سال‌های اخیر حتی برای برخی اعضای فامیل نیز ناشناخته مانده بود. کارل فون هابسبورگ-لورن (Karl von Habsburg-Lothringen)، نوهٔ ۶۴ سالهٔ چارلز یکم، توضیح می‌دهد که پنهان ماندن این موضوع بر اساس تصمیم امپرس زیتا (Empress Zita) بوده است. زیتا، همسر چارلز، زنی بسیار عمل‌گرا و احتیاط‌کار بود که پس از تجربهٔ سقوط امپراتوری و سپس تهدیدهای نازی‌ها، اهمیت امنیت خانواده و جواهرات را به‌خوبی درک کرده بود. او تنها به رابرت (Robert) و رودولف (Rodolphe)، دو پسرش، محل دقیق نگه‌داری الماس را گفت و از آن‌ها خواست تا ۱۰۰ سال پس از مرگ چارلز ــ یعنی تا سال ۲۰۲۲ ــ راز را با هیچ‌کس در میان نگذارند. بعدها این دو پسر نیز پیش از مرگ خود، اطلاعات را تنها به فرزندان‌شان انتقال دادند. هیچ‌کس دیگر حق نداشت حقیقت را بداند.

برای دهه‌ها، هرگاه دربارهٔ الماس پرسشی مطرح می‌شد، اعضای خانواده هابسبورگ از دادن پاسخ طفره می‌رفتند. برخی از اعضا حتی مانند کارل اصلاً نمی‌دانستند چنین الماسی وجود دارد. کارل در مصاحبه‌ای می‌گوید: «وقتی از موضوع بی‌خبر بودم، پاسخ دادن ساده بود. چون واقعاً چیزی نمی‌دانستم.»

بیشتر بخوانید

الماس بلک اورلوف Black Orlov Diamond

ساخت الماس شهاب‌سنگی مصنوعی در چین

حلقه الماس ملون بلو به قیمت ۲۵ میلیون دلار در ژنو فروخته شد

ساخت الماس با استفاده از پرتو الکترونی و آدامانتان

سرقت الماس ۲۵ میلیون دلاری

تبدیل خاکستر به الماس | الماس یادبود مردگان

اما اکنون، پس از گذشت یک قرن و پایان یافتن مهلتی که زیتا تعیین کرده بود، خانواده تصمیم گرفته است این حقیقت را آشکار کند و الماس را برای نخستین بار پس از دهه‌ها به نمایش عمومی بگذارد. هدف نیز تنها نمایش نیست؛ بلکه خانواده می‌خواهد با این کار از کشوری که روزگاری به آن‌ها پناه داد قدردانی کند. به گفتهٔ کارل: «این الماس باید بخشی از یک امانت در کانادا باشد و مردم بتوانند آن را ببینند.»

در یک روز بارانی اخیر، کارل به همراه دو پسرعمویش، لورنتس (Lorenz von Habsburg-Lothringen) و سیمئون (Simeon von Habsburg-Lothringen)، در بانکی در کانادا حاضر شدند؛ جایی که جواهرات سال‌ها در سکوت و تاریکی خزانه‌اش استراحت می‌کردند. آن‌ها برای اولین بار در زندگی‌شان درِ صندوق را باز کردند. چمدانی کهنه روی میز قرار گرفت، و کاغذهای زرد و شکننده‌ای که هر قطعه در آن پیچیده شده بود، یکی‌یکی کنار زده شد تا سرانجام چشمشان به الماس فلورانسی افتاد؛ همچنان همان‌قدر درخشان، چشم‌گیر و زنده، گویا هیچ‌گاه قرنی در انزوا سپری نکرده است.

بررسی جواهرات برای اولین بار، از سمت چپ، سیمئون فون هابسبورگ-لوترینگن، کارل فون هابسبورگ-لوترینگن، کریستوف کخرت و لورنز فون هابسبورگ-لوترینگن هستند.

 

تأیید اصالت الماس فلورانسی

برای تأیید اصالت گوهر، کریستوف کخرت (Christoph Köchert)، از جواهرفروشی مشهور A.E. Köchert (که زمانی جواهرساز رسمی دربار اتریش بود)، الماس را بررسی کرد. او اعلام کرد الگوی تراش، زاویه‌ها و جزئیات دقیق سنگ با توصیف‌های تاریخی کاملاً تابعیت دارد و هیچ تردیدی ندارد که این همان الماس اصیل و تاریخی فلورانسی است.

در سال‌های بعد از جنگ جهانی اول، سرنوشت خانوادهٔ هابسبورگ بسیار پیچیده و خطرناک شد. پس از آنکه نازی‌ها در سال ۱۹۳۸ اتریش را در عملیاتی که به آنشلوس (Anschluss) معروف است اشغال کردند، اتو (Otto von Habsburg)، پسر بزرگ چارلز و وارث خاندان، از سوی رژیم نازی «دشمن دولت» اعلام شد. اوتو، که بعدها نقش مهمی در سیاست اروپا و پارلمان اروپا ایفا کرد، در آن زمان یکی از شناخته‌ترین مخالفان فکری نازی‌ها بود. خطر برای خانواده بسیار جدی بود، و زیتا ناچار شد همراه هشت فرزندش بگریزد.

این فرار سفری طولانی و خطرناک بود که از بلژیک تا ایالات متحده ادامه داشت. در این مسیر سخت، زیتا تمام جواهرات خاندان ــ از جمله الماس فلورانسی ــ را در یک چمدان مقوایی کوچک به همراه داشت؛ چمدانی که بعدها به افسانه‌ای خانوادگی تبدیل شد. پس از رسیدن به آمریکا و کمک‌های دولتی، خانواده توانست به کانادا مهاجرت کند و در خانه‌ای ساده در استان کبک ساکن شود. احتمالاً در همان سال‌ها زیتا تصمیم گرفت جواهرات را در بانک بگذارد؛ تصمیمی که امنیت آن‌ها را برای یک قرن تضمین کرد. زیتا در سال ۱۹۵۳ به اروپا بازگشت اما جواهرات را با خود نبرد و آن‌ها را در کانادا باقی گذاشت. او در سال ۱۹۸۹ در سوییس درگذشت.

مالکیت الماس فلورانسی از نظر حقوقی

از نظر حقوقی، وضعیت مالکیت الماس نیز موضوع مهمی است. آقای بَسِت (Mr. Bassett)، مورخ و کارشناس این حوزه، توضیح می‌دهد که قانونی که جمهوری اول اتریش در سال ۱۹۱۹ برای مصادرهٔ اموال خصوصی هابسبورگ‌ها وضع کرد، شامل این جواهرات نمی‌شد، زیرا در زمان تصویب قانون، جواهرات از اتریش خارج شده بودند و تحت مالکیت خصوصی باقی ماندند. حتی خزانه‌داری امپراتوری وین (Imperial Treasury Museum in Vienna) نیز جواهراتی را که چارلز در تبعید برده، به‌عنوان «جواهرات شخصی ثبت‌شده» توصیف کرده است.

با انتشار گزارش نیویورک تایمز (The New York Times)، آندریاس بابلِر (Andreas Babler)، معاون صدراعظم و وزیر فرهنگ اتریش، اعلام کرد که یک بررسی فوری آغاز خواهد شد تا مشخص شود آیا الماس از نظر قانونی متعلق به دولت اتریش است یا به خاندان هابسبورگ. او گفت اگر ثابت شود که حق با دولت است، روند بازگرداندن آن آغاز خواهد شد. هم‌زمان، ارتباطاتی نیز میان وزارت فرهنگ و سفارت اتریش در کانادا برقرار شده است.

خانواده هابسبورگ تأکید می‌کند که قصد فروش الماس را ندارد و فقط می‌خواهد آن را برای مردم کانادا به نمایش بگذارد. آنان بر این باورند که حفظ این گوهر بدون آنکه کسی بداند، برای یک قرن کامل، سندی بر توان، هوشمندی و آینده‌نگری امپرس زیتا است؛ زنی که با وجود فروپاشی امپراتوری، تبعید، جنگ و تهدیدهای سیاسی، توانست یکی از ارزشمندترین میراث‌های خاندان را از گزند حوادث حفظ کند.

منبع: نیویورک تایمز

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: ۰ میانگین: ۰]

برای این نوشته برچسبی وجود ندارد !

نظرات کاربران

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *